بینظیر بودن و در اوج باقی ماندن حادثه عاشورا
اما موضوع دوم، موضوع محرّم و تبلیغات است. اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقی مانده است. اگر فداکاریِ بزرگِ حسینبنعلی علیهالسّلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلّی متوجّه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلّی برچیده میشد. قطعاً اینگونه است. اگر کسی اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعهی اسلامی را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویی برای بعدیها شد، همین حادثهی عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیاری پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخهها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دستجمعی داد. اما هیچ کدام به پای حادثهی عاشورا نرسید. حادثهی عاشورا، در اوج قلّهی فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. «لا یوم کیومک یا اباعبداللَّه.»(۱) ما شیعیان، از این حادثه، خیلی بهره بردهایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کردهاند.۱۳۷۲/۰۳/۲۶
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون
حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا, ماه محرم
وضو گرفتن با آب های مخصوص نوشیدن
سؤال: وضو گرفتن از آب سردکن های داخل صحن ها که مخصوص نوشیدن است، برای نماز یا زیارت، چه حکمی دارد؟
جواب: باطل است. چون آب وضو باید مباح باشد و این آب ها ویژه نوشیدن است، نه وضو گرفتن.
مگر نه اینکه شهدا نیازی به غسل ندارند؟ پس چرا شما دائم میگوئید فاطمه زهرا به حضرت علی وصیت نمود که مرا شبانه و مخفیانه غسل بده و دفن کن؟!!! مگر ایشان شهید نشده اند؟ شما میگویید پیدا نبودن محل قبر علامت چیزی و حاوی پیامی است برای تاریخ!! آیا غسل ندادن ایشان نمیتوانست علامت بسیار خوبی برای تاریخ باشد که: ایشان شهید شده اند؟!!!!
اینکه گفته می شود ” شهدا نیازی به غسل ندارند “کلیت ندارد.
در مسائل فقهی آمده است که شهید ، غسل و کفن ندارد. اما کدام شهید؟؟؟ آیا هرکسی که به مقام و اجر شهادت رسید غسل ندارد یا شرایط دیگری هم لازم است؟؟
فراموشی خدا و دنیا طلبی دو عامل گمراهی جامعه اسلامی
به نظر من این پیام عاشورا، از درسها و پیامهای دیگر عاشورا برای ما امروز فوریتر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسینبنعلی علیهالسّلام، آقازادهی اول دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، پسر علیبنابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدمهایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیرالمؤمنین علیهالسّلام را به اسارت گرفتند!
معنای عبرت گرفتن از ماجرای امام حسین(علیه السلام)
عبرت ماجرای امام حسین این است که انسان فکر کند در تاریخ و جامعهی اسلامی؛ آن هم جامعهای که در رأس آن، شخصی مثل پیامبر خدا - نه یک بشر معمولی - قرار دارد و این پیامبر، ده سال با آن قدرت فوق تصوّر بشری و با اتّصال به اقیانوس لایزال وحی الهی و با حکمت بیانتها و بیمثالی که از آن برخوردار بود، در جامعه حکومت کرده است و بعد باز در فاصلهای، حکومت علی بن ابیطالب بر همین جامعه جریان داشته است و مدینه و کوفه، به نوبت پایگاه این حکومت عظیم قرار گرفتهاند؛ چه حادثهای اتّفاق افتاده و چه میکروبی وارد کالبد این جامعه شده است که بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر و بیست سال از شهادت امیرالمؤمنین علیهما السّلام، در همین جامعه و بین همین مردم، کسی مثل حسین بن علی را با آن وضع به شهادت میرسانند؟!
چه اتّفاقی افتاد و چطور چنین واقعهای ممکن است رخ دهد؟ آن هم نه یک پسر بینام و نشان؛ بل کودکی که پیامبر اکرم، او را در آغوش خود میگرفت، با او روی منبر میرفت و برای مردم صحبت میکرد. او پسری بود که پیامبر دربارهاش فرمود: «حسین منّی و انا من حسین»(۱). رابطهی بین این پدر و پسر، این گونه مستحکم بوده است.۱۳۷۴/۱۰/۰۵
صفحات: 1· 2